کد خبر: ۴۵۶۶۲
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۲
این گونه دعوتنامه‌ها معمولا برای همه کمیته‌های ملی المپیک کشور‌ها ارسال می‌شود و مشخص نیست این حد از عطش و ولع برای رفتن به سفر‌های اینچنینی نزد مسئولان ورزش جمهوری اسلامی به چه دلیل است؟ متأسفانه این رویه در دوره وزارت سلطانی فر به شدت افزایش داشت. چنین سفر‌هایی خوشایند «قشر رو به افزایشِ ضعیف جامعه» نیست.

به گزارش آرانیوز، آنقدر که مدیران ورزش کشور این روزها به سفرهای لاکچری در کشورهای درجه اول اروپایی عزیمت می کنند، وزیر خارجه ایران هم تا این حد پرواز به قاره سبز را تجربه نمی کند.

به گزارش «تابناک ورزشی»؛ پس از سفر چند روزه تاج، رئیس فدراسیون فوتبال به پاریس برای حضور در اجلاس فیفا و ای اف سی که البته دلیل قانع کننده ای نیز داشت، حالا خبر رسیده است که رئیس کمیته ملی المپیک برای شرکت در مراسم افتتاح ساختمان جدید IOC (نهاد اداره ورزش جهان) راهی سوئیس می‌شود!

این گونه دعوتنامه ها معمولا برای همه مسئولان رسمی کمیته های ملی المپیک کشورها ارسال می شود و مشخص نیست، این حد از عطش و ولع برای رفتن به سفرهای اینچنینی نزد مسئولان ورزش جمهوری اسلامی به چه دلیل است؟ متأسفانه این رویه در دوره وزارت سلطانی فر (بر خلاف دوره وزارت گودرزی) به شدت افزایش داشته است. اغلب مسئولان هم در پاسخ احتمالا خواهند گفت، هزینه های اسکان و یا حتی پرواز بر عهده میزبان بوده است؛ اما آنهایی که در عرصه مدیریت ورزش کارکشته و بلد هستند، خوب می دانند که حساب و کتاب ها در اینگونه سفرها چگونه است.

بعضی دیگر نیز برقراری ارتباط با مدیران جهانی و یا برگزاری جلسه صمیمانه برای منافع کشور را دلیل این سفرهای لوکس روی صندلی های فرست کلاس ذکر می کنند اما در مراسمی مثل افتتاح ساختمان کمیته بین المللی المپیک (IOC) که تیرماه انجام می‌شود، نمی توان هدف خاصی را برای ورزش کشور متذکر شد. به همین دلیل سفر سیدرضا صالحی امیری رئیس غیرورزشی کمیته ملی المپیک به سوییس را نمی توان سفر پربار و ضروری برای ورزش ایران قلمداد کرد به خصوص اینکه کشور در شرایط بغرنج اقتصادی است و مردم هم درگیر معاش روزمره خود هستند و چنین برنامه هایی نمی تواند چندان خوشایند قشر رو به افزایش ضعیف جامعه باشد.

موضوع وقتی جالب می شود که بدانیم صالحی امیری قرار است به همراه یک عضو از هیأت اجرایی و کمیسیون بین الملل کمیته، به سوئیس سفر کند. احتمالا این فرد قرار است نقش مترجم را برای رئیس که هیبتی دیپلماتیک دارد ایفا کند. صالحی امیری و هیأت همراه اول تیر به سوئیس سفر می‌کنند و امیدواریم این سفر به یکی از زیباترین و گرانترین کشورهای دنیا خوش بگذرد.

می دانیم که ریاست کمیته المپیک چگونه جایگاهی است و بهتر از آن می دانیم که لزوما همه مدیران اجرایی کشور نباید چکمه و لباس کار پوشیده و در میدان کار اجرایی مشغول شوند و عکس هایشان را در فضای مجازی برای فریب مردم منتشر کنند، همانگونه که مردم نیز خوب می دانند فکر و ایده مبتکرانه مدیران، از بیل دست گرفتنشان مهم تر و کارسازتر است اما واضح است که سفر به سوییس دستاورد چشمگیری برای افزایش سرانه ورزش کشور و یا انبوه دغدغه های ورزشکاران ملی و حاضران در اردوهای پرچالش شبانه روزی نخواهد داشت و هیچ آپشنی را به امکانات قهرمانان ما اضافه نمی کند. کاری نیست که نتوان از طریق مکاتبات اداری و نرم افزارهای پیشرفته ارتباطی انجام داد و لزوما نیازمند حضور صالحی امیری در سوییس باشد.

کاش مدیران ارشد ورزش ایران به جای این سفرهای خارجی، تلاش می کردند تا حداقل یک سالن ورزشی نیمه کاره و رهاشده از بین هزاران مکان ورزشی دورافتاده در شهرستان ها که توسط دولت احمدی نژاد در دامن ورزش کشور به یادگار گذاشته شد، بیش از آمار فعلی تکمیل و به بهره برداری می رسید؛ پروژه هایی که سالهاست در غبار بی توجهی رها شده و مدیرانی چون صالحی امیری و سلطانی فر رغبت نمی کنند به آن سرکشی کرده و جویای شرایط ساخت و بهره برداری شان شوند. همچنین پروژه های متعدد ساختمان های اداری در مجموعه هایی چون آزادی، سال هاست نصفه کاره به امان خود رها شده اند و میلیاردها تومان بودجه کشوری زیر باران و آفتاب و باد مراحل فرسایش را می پیمایند.

با این حال باید پرسید، اگر شرایط بودجه ای و مدیریتی ورزش کشور، تا این حد عالی و ممتاز است که مدیران بالادستی چپ و راست به سفر برون مرزی می روند و کمتر فرصتی را برای تفرج و تماشای قاره سبز از دست می دهند، چرا شاهد این همه نابسامانی و کسری اعتبار برای سفرهای خارجی مهم تیم های ورزشی ایران هستیم؟

تماشای قیچی کردن روبان ساختمان جدید کمیته بین المللی المپیک مهمتر است یا رسیدگی به امور زمین مانده ورزش ایران که در باتلاق بی کفایتی های مدیران اغلب غیرمتخصص اش غوطه ور است؛ اما فریادش به جایی نمی رسد. متأسفانه شاهدیم که نمایندگان مجلس نیز هر از گاهی، عزم استیضاح می کنند، اما اغلب نیتشان نه اصلاح ضعف های عمده ورزش که مقاصد خاص در حوزه های انتخابیه همچون شرط بندی یک دروازه بان در تیم تبریزی یا سوت اشتباه علیه داور در فلان بازی لیگ علیه تیم استانشان است.÷

نظرشما
پربازدیدها
آخرین اخبار