به گزارش آرانیوز، بحث مالیات به عنوان یکی از محورهای درآمدی دولت از اهمیت ویژهای برخوردار است. بسیاری از کارشناسان اقتصادی، مالیات را به عنوان یک درآمد پایدار مطرح میکنند که میتواند محور اصلی درآمدهای دولت قرار بگیرد.
سهم مالیات از بودجه 1401 به حدود 40 درصد رسیده و نسبت به درآمدهای مالیاتی سال 1400، 62 درصد رشد داشته است اما همچنان به حدی نرسیده که امکان جدایی از درآمدهای نفتی را فراهم کند. یکی از محورهای اساسی که به عنوان راهکار رشد صحیح درآمدهای مالیاتی مطرح میشود، توسعه سامانهها و کاهش نقش انسانی در فرآیندهای مالیاتی است.
از جمله مهمترین سامانههایی که مربوط به حوزه مالیات میشود، میتوان به سامانه مودیان، پایانههای فروشگاهی و سامانه املاک و اسکان اشاره کرد. در این مصاحبه و به منظور بررسی وضعیت سامانهها با محمد برزگری رییس مرکز تنظیم مقررات سازمان امور مالیاتی گفتگو شده است.
ماجرای مالیاتی که دولت به لحاظ فلسفه تصویب آن به دنبال نگرفتن آن است
تسنیم: با توجه به متن قانون بودجه سال 1400 سازمان امور مالیاتی باید با توجه به اطلاعاتی که از سوی وزارت راه و شهرسازی به این سازمان میرسد نسبت به دریافت مالیات از خانهها اقدام کند اما در اصلاحیه قانون زمانبندی متفاوتی برای دریافت مالیات از خانههای خالی مورد نظر قانونگذاران بوده است. با توجه به این موارد سازمان امور مالیاتی به چه نحوی و در چه بازه زمانی نسبت به دریافت مالیات برخانههای خلی اقدام کند؟
برزگری: در بحث قانون، ما با مهلت قانونی و مواردی مواجه هستیم که برای اجرای بهتر قانون باید به آن توجه کنیم. طبق یکی از بندهای اصلی اصلاحیه قانون خانههای خالی مصوب 1399 باید یک سال مالیاتی، که برابر همان سال شمسی است، بگذرد و بعد مشخص کنیم که خانه فرد در این بازه چه مدت خالی بوده است.
در برخی از رسانهها گفته میشود که از طریق بررسی مصرف پایین آب و برق مشخص شده که خانهای خالی است. براساس تعریفی که قانونگذار از خانه خالی تعیین کرده، این موارد به عنوان خانه خالی در نظر گرفته نمیشود.
در اصلاحیه قانون مالیات بر خانههای خالی قانونگذار بیان میدارد که هر کس (سرپرست خانوار) میتواند یک اقامتگاه اصلی و یک اقامتگاه فرعی در شهر دیگری داشته باشد. بنابراین هر کس میتواند در یک شهر یک نشانی واحد مسکونی را به عنوان مسکن اصلی و در شهر دیگر اقامتگاه دیگری را به عنوان مسکن فرعی معرفی کند.
در نتیجه دیگر اهمیت ندارد که فرد در آن زندگی میکند یا خیر. مهم این است که بیش از یک خانه در شهر محل سکونت نداشته باشد. اگر فردی به عنوان سرپرست خانوار در یک شهر دو واحد داشته باشد، مشمول مالیات خواهد شد، حتی اگر از هر دوی آنها استفاده کند.
به نظر میرسد این تعریف به درستی به جامعه انتقال نیافته و به همین دلیل است که میزان خود اظهاریها پایین بوده است. ما میدانیم که بیش از 80 درصد از مالکان یک واحد مسکونی دارند اما به این دلیل که توضیحات کافی را دریافت نکردند خوداظهاری را انجام ندادند.
در بحث مالیات برخانههای خالی کاربردهای بسیار دیگری بجز مالیاتستانی وجود دارد که تا به حال به آن توجه نکردیم. اگر به دنبال پررنگ کردن این موارد بودیم دیگر چنین مشکلاتی را نداشتیم. یکی از امکاناتی که پس از ایجاد این سامانه فراهم میشود این است که حاکمیت بداند افراد کجا زندگی میکنند تا در صورتی که بخواهد امکانات یا مشوقهایی را در نظر بگیرد، برمبنای اطلاعات تصمیمگیری کند.