به گزارش آرانیوز، محافلی در تهران و هلند فتوای لزوم خشونت در اعتراض دادهاند!
خوشرقصی دورگه ایرانی_هلندی برای فریب مردم
عمار ملکی، مدیر مؤسسه نظرسنجی گمان که در کشور هلند فعال است، به تازگی در اظهاراتی منتشر شده در صفحه توییتر فارسی صدای آمریکا، پیرامون بحث اعتراض و خشونت گفته است:
"ما باید از مبارزات مدنی فانتزیزدایی کنیم. این مبارزاتی که به مفهوم مبارزات خشونتپرهیز معروف شده؛ یک سابقهای در جهان دارد. آنچه که متأسفانه در ایران بعضی از آن دفاع میکنند و از مسئله خشونتپرهیزی مفهومی میسازند که گویا در آن هیچ خشونتی اگر از طرف حکومت باشد و شما مجبور باشید که در برابر آن از خود دفاع کنید یا دست به خشونتهای لازم بزنید را محکوم میکنند.
ما قائل به این هستیم که مبارزات باید مسالمتجویانه باشد. یعنی شما جویای مسالمت باشید. اما میدانیم که در برابر حکومت تا دندان مسلحی که فقط خشونت و سرکوب میکند؛ شما نمیتونید مبارزه کنید و مبارزات به خشونت کشیده نشود.
بحث خشونت موجه، بحث دفاع مشروع، بحث خرابکاری شرافتمندانه؛ اینها جزء مبارزات مسلحانه نیست. اما مبارزاتی که میتونه بخشی از آن حتی به نوعی به خشونت کشیده شود اما خشونت کنترل شده. خشونتی که آغازگرش مبارزان نیستند. خشونتی که صدمه به جان افراد بیگناه نمیزنه. اینها جزئی از مبارزات قهرآمیز هست که در سنت مبارزانی مثل ماندلا هم آنرا میبینیم و میشود در مورد آن صحبت کرد"!
*قبل از هرچیز بایستی اشاره کرد که موسسه نظرسنجی گمان، مؤسسهای با رویکرد نظرسازی (و نه نظرسنجی) و معارض با مردم ایران و نظام اسلامی است که فعالیتهای آن عموما در راستای رساندن خوراک به ضد انقلاب است.
درباره این مؤسسه و رویکردهای آن میتوانید در اینجا بیشتر بخوانید.
و اما بحث خشونت و اعتراض...
آنچه که آقای ملکی بعنوان یک عنصر وابسته به منافقین درباره ارتباط خشونت و اعتراض میگوید؛ یک حرف کاملا غیر علمی و متناقض با تئوریهای جامعه مدنی است.
خشونت از آنجا که غیر عقلانی است؛ به هیچ اندازهای در نظامات سیاسی و نظامات دموکراتیک تحمل نمیشود.
دیدیم که حتی در اعتراضات پساانتخاباتی آمریکا نیز معترضان با اینکه در حرکت مدنی خود به سمت نهادهای مردمسالار حرکت کردند و وارد آن شدند(این رخداد در آمریکا به مثابه یک رخداد مدنی و نه غیر قانونی محسوب میشود) و با اینکه حمل سلاح در عمده ایالتهای آمریکا آزاد است اما حتی یک گلوله از سمت مردم شلیک نشد.
و این در حالی بود که باز هم پلیس برخی افراد را کشت.
ایضا در اعتراضات دامنهدار فرانسه موسوم به جلیقهزردها شاهدیم که همواره پرچم فرانسه بر دوش مردم به جان آمده که طبق نظرسنجی پیو از گرسنگی هم رنج میبرند؛ حمل میشود و هیچکس تعرضی به سمت پلیس یا اموال عمومی نداشت.
و بر عکس این پلیس است که همین تجمع کاملا صلحآمیز را نیز در هنگام احساس خطر با گلولههای مختلف ضد شورش مورد هجوم قرار داد.
دقت شود که اساسا و صرفا تجمعی میتواند خشونت نداشته باشد و مسالمتجویانه باشد که مجوز قانونی داشته و تحت اشراف پلیس در مکان مشخص باشد.
در غیر اینصورت هر تجمعی ولو تظاهرات سکوت هم مستعد آشوب و خشونت است و بایستی صریحا با آن مقابله کرد.
این دقت نیز ضروری است که امثال ملکی در حالی از مفاهیم غیر عقلانی مثل "خرابکاری شرافتمندانه" و "خشونتی که صدمه به جان افراد بیگناه نمیزند" حرف میزنند که اساسا چنین چیزی وجود خارجی و حتی اوهامی هم ندارد.
چه اینکه خرابکاری رذیلانهترین کار ممکن است که صرفا از سوی اشرار و اوباش امکان وقوع دارد. و خشونت هم موجب آسیب به بیگناهان و سوختن خشک و تر با هم است.
افکار عمومی باید بدانند و اقناع شوند که این مقولات برساخته صرفا برای گول زدن معترضین از سوی فرماندهان فتنه و آشوب بیان میشود. با این هدف که معترضین سپر بلای فرماندهان فتنه شوند و این فرماندهان با قدم گذاشتن بر جنازه و خون معترضان، به آمال خود برسند.