کد خبر: ۶۴۵۳۴
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۶:۳۶
ابراهیم حاتمی‌کیا، مرتضی میرباقری، احمد معظمی، مجتبی شکوری و حبیب رحیم‌پور ازغدی پنج چهره خبرساز رسانه ملی در سال ۹۹ بودند که مرور اخبار و حواشی مرتبط با هر یک حائز نکات جالبی خواهد بود.

به گزارش آرانیوز، برای مخاطب عادی ویترین رسانه ملی احتمالاً منحصر است به بازیگران، هنرمندان و مجریانی که شبانه روز روی آنتن هستند و وقتی صحبت از «چهره» می‌شود اولین تصور سراغ افرادی می‌رود که بارها در این رسانه دیده شده‌اند. با این حال گاهی در صداوسیما و حتی در طی فرایند محصول نهایی که روی آنتن می‌رود مهم‌ترین چهره و تاثیرگذارترین فرد کسی بوده است که در پشت پرده قرار داشته است.

یک کارگردان، یک مدیر و یا حتی یک کارشناس که شاید چندان هم پای ثابت همه برنامه‌ها نباشد و حتی مجری که در شبکه کم بیننده چهار فعالیت دارد گاهی تأثیر حضورشان به موج سازی ها و جریان‌سازی هایی می‌رسد که تا روزها و ماه‌ها رسانه ملی را دستخوش تغییرات قرار می‌دهد. تغییراتی که می‌تواند ضمنی و درونی یا برونی باشد و نفوذ آن تا جا به جایی های مدیریتی هم برسد.

در این گزارش نگاهی داریم بر پنج چهره‌ای که طی یک سال اخیر رسانه ملی تحت تأثیر آنها اتفاقات مختلفی را تجربه کرد.

در مرور کارنامه و اظهارات پنج چهره‌ای که در سال ۹۹ به فراخور اتفاقات و شرایط با خبرها و حاشیه‌های مختلف خبرساز شدند، با ما همراه باشید؛

ابراهیم حاتمی‌کیا؛ بازگشت به سریال سازی

بعد از «سلمان فارسی» پروژه الف ویژه ای که داوود میرباقری کارگردان سرشناس و مطرح سینما و تلویزیون بعد از چند مجموعه تاریخی در حال ساخت آن است دومین و مهمترین پروژه الف ویژه تلویزیون با نام «موسی» این روزها توسط ابراهیم حاتمی کیا در حال بازنویسی است.

فیلمنامه اولیه سریال «موسی» را فرج‌الله سلحشور به نگارش درآورد و قرار بود خودش هم بسازد اما عمرش کفاف نداد و بعد از او جمال شورجه که پیش از این در سریال‌هایی چون «یوسف پیامبر» با او همکاری داشته است عهده دار به سرانجام رساندن وصیت سلحشور شد. شورجه هم اما بعد از مدتی درگیر بیماری شد و چند ماهی این بیماری به طول انجامید تا اینکه قرعه ساخت این سریال تاریخی به نام حاتمی کیا خورد.

خبر حضور حاتمی کیا در این پروژه ابتدا به صورت غیررسمی مطرح و بعد به صورت رسمی از طرف سازمان صداوسیما تأیید شد. صداوسیما در این خبر عنوان کرده بود که مسئولان رسانه ملی حدود ۲ ماه با حاتمی‌کیا مذاکره‌هایی صورت دادند و در نهایت این کارگردان شناخته‌شده سینما و تلویزیون کارگردانی این سریال را پذیرفت.

نام حاتمی کیا بر سر این پروژه تاریخی هم به آن ضریب بیشتری داد و هم واکنش‌های بسیاری را در میان رسانه‌ها و چهره‌ها برانگیخت به ویژه که بعد از سال‌ها و طی یک دهه دوباره به مسیر سریال سازی بازگشته بود؛ سریالی که البته به لحاظ گستردگی پروسه ساخت، این بار سخت‌تر، طولانی‌تر و با شرایط تولیدی بزرگ‌تری نسبت به سریال‌های قبلی او خواهد بود. با رسانه‌ای شدن این خبر، خود حاتمی کیا هم به سخن درآمد و درباره این پروژه در جمله کوتاهی با بیان اینکه پذیرفتن کارگردانی این سریال را نوعی ادای دین به مرحوم سلحشور می‌داند، تأکید کرده بود: «در میان آثار متعددی که ساخته‌ام جای یک کار قرآنی را خالی می‌بینم و به همین علت باانگیزه و علاقه این مسئولیت سنگین را می‌پذیرم».

پیوند نام حاتمی کیا با سریال موسی باعث شد بسیاری از رسانه‌ها همان روز عنوان «عصای موسی در دست ابراهیم» را برای سرتیترهای خود برگزینند و اینگونه به خبر به سکان گرفتن پروژه‌ای با این اهمیت واکنش نشان دهند این واکنش البته در کنارش با نوعی تحلیل و بررسی نسبت به سریال‌های قبلی حاتمی کیا هم همراه بود و اینکه کارگردان سریال‌های «خاک سرخ» و «حلقه سبز» چگونه از پس سریال جدیدش بر خواهد آمد.

به هر حال ابراهیم حاتمی کیا از کارگردانان مؤلف و شاخص سینمای ایران است که تعداد فیلم‌های کالت، پرطرفدار و دغدغه مند او که توانسته است به مثابه نقطه عطفی در جریان سینمایی محسوب شود و تجربه‌ای که این کارگردان طی این چند دهه پشت سر گذرانده است می‌تواند برگ برنده‌ای برای تلویزیون محسوب شود.

مرتضی میرباقری؛ پایان یک حکمرانی

مرتضی میرباقری امسال بعد از سال‌ها معاون سیمای رسانه ملی بودن بالاخره از این سمت کنار رفت و جای خود را با حکم عبدالعلی علی عسکری رئیس صداوسیما به حمید شاه آبادی داد. میرباقری در دوره‌ها و زمان‌های مختلفی به عنوان معاون سیما فعالیت داشته و کار کرده است و آخرین دوره حضور او در معاونت سیما به زمان فعلی با ریاست عبدالعلی علی عسکری می‌رسد که یکی از چالشی‌ترین دوره‌ها را هم برای او رقم زد.

او از این حیث کارنامه‌ای پر از اتفاقات و حاشیه‌های مختلف دارد که قابل تحلیل و بررسی است با این حال میرباقری از آن دست مدیرانی است که در این سال‌ها جز گفتگوهای خبری تن به گفتگوی مفصل چالشی با هیچ رسانه‌ای نداده است و گویی هر آن‌کس که سکان صدارت‌های کلان بر صداوسیما را می‌گیرد اولین اقدام اجرایی‌اش مهر سکوتی است که بر لبان خود می‌زند!

دایره حاشیه‌های دوره اخیر مدیریت میرباقری به روابط او با مدیران و حتی رئیس صداوسیما هم کشیده شد و بارها شایعاتی از اختلافات او با رئیس صداوسیما به گوش می‌رسید و یا در یکی دو سال اخیر که بحث ممنوعیت به‌کارگیری بازنشستگان در صداوسیما مطرح می‌شد او هم از کسانی بود که مورد انتقاد برخی رسانه‌ها قرار گرفت اما به دلیل حرفه دیگر او یعنی استادی دانشگاه از دایره این بازنشستگان خارج شد تا سال ۹۹ که در نهایت ۱۶ مهرماه از سمت خود خداحافظی کرد.

میرباقری این اواخر موضع‌گیری‌هایی جدی هم نسبت به حواشی داشت مثل اظهار نظر صریح او نسبت به پخش بیش از حد پیام‌های بازرگانی و برنامه‌های اسپانسرمحور که در سخنانی صریح و برای اولین بار با بیان اینکه ۶۰ درصد از بودجه رسانه ملی از طریق بخش بازرگانی تأمین می‌شود، گفته بود: ما پخش برنامه‌های مشارکتی و مشارکت بخش بازرگانی در برنامه‌ها را «ذلت» می‌دانیم و متأسفانه هر چه می‌گذرد دولت سهم بازرگانی را در بودجه رسانه ملی پررنگ‌تر می‌کند.

پخش پیام‌های بازرگانی در سال‌های اخیر با انتقادات زیادی مواجه بوده است؛ انتقاداتی که هر بار هم به ناچاری و استیصال سازمان ختم شده است.

از دیگر چالش‌های میرباقری حضور سلبریتی ها روی آنتن به عنوان مجری بود که آن هم بارها صداوسیما را نوک پیکان هجمه‌های گوناگون قرار داده بود. حتی در مورد، حضور سلبریتی هایی چون بنیامین بهادری خواننده برای برنامه‌ای رمضانی، درست در ساعاتی قبل از اجرا ملغی شد و بعد از آن خبرهایی رسمی از ممنوعیت به‌کارگیری سلبریتی ها روی آنتن در حوزه‌های غیرمرتبط اطلاع رسانی شد. با این حال اجرایی نشدن این ابلاغیه هم باعث شد دوباره سازمان درگیر واکنش‌های منفی شود و همواره سیبل رسانه‌ها در بهره‌گیری از سلبریتی ها و مجری بازیگرها قرار بگیرد

سال گذشته یک ابلاغیه جدی و اجرایی هم از طرف معاونت سیما اطلاع رسانی شد که طبق آن بخشی از برنامه‌های زنده ضبطی شدند که دو برنامه مهم «جهان آرا» و «ثریا» به دلیل مخالفت با این ابلاغیه روی آنتن نرفتند و برنامه‌های «هفت»، «نقد سینما» و چند برنامه دیگر نیز به صورت تولیدی پخش شدند. اما درست در آذرماه ۹۹ و حدود ۲ ماه بعد از حضور شاه آبادی نه تنها این برنامه که برنامه‌های دیگری مثل «رادیو هفت» هم که در زمان میرباقری متوقف شدند به آنتن بازگشتند.

هنوز البته از دوره مدیریتی شاه‌آبادی نمی‌توان ارزیابی درستی داشت و باید مدتی بگذرد تا کم و کیف حضور او مورد واکاوی قرار گیرد.

از دوره معاونت میرباقری اقداماتی هم باقی ماند که هنوز محقق نشده است و بخشی احتمالاً برای همیشه بی جواب خواهد ماند. از جمله اینها متوقف ماندن دو سریال «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی و «کتونی زرنگی» به کارگردانی علی ملاقلی پور برای پخش است که باید دید چه زمانی ممکن است رنگ آنتن ببینند و اما بخشی که احتمالاً جوابش برای همیشه به محاق رفته است نامه علی عسکری به معاون سیما برای یافتن ستون پنجم دشمن و توضیح میرباقری در این زمینه و همچنین پرونده تخلف آرای جشنواره جام جم است که هیچ گاه درباره آنها اظهار نظر شفافی نداشت.

احمد معظمی؛ ورود به عرصه سریال‌های استراتژیک

«خانه امن» را به جرأت می‌توان مهمترین سریال تلویزیون در سال ۹۹ دانست که در خیلی از مؤلفه ها هم پیشتاز شد؛ این سریال ۵۰ قسمتی توانست بالاترین آمار مخاطبان را نسبت به یک سریال امنیتی جاسوسی کسب کند و با حدود ۴۵ درصد مخاطب به اثری پربیننده تبدیل شود. همچنین این سریال برای اولین بار به خیلی از سوژه‌ها و مباحثی در تلویزیون پرداخت که پیش از این دیده نشده بود. از جمله اینکه اولین سریالی بود که به شکلی جدی ادای دینی به حاج قاسم سلیمانی و به آگاهی بخشی نسبت به نقش وی در منطقه پرداخته بود و همچنین نگاهی آسیب شناسانه و تحلیلی به جریان داعش داشت.

«خانه امن» به کارگردانی احمد معظمی ساخته شد و البته یک تیم قوی فکری از جمله ابوالفضل صفری تهیه‌کننده، مرتضی اصفهانی مشاور آثار امنیتی و حسین تراب نژاد نویسنده آثار امنیتی همه به موازات هم در تولید این سریال نقش داشتند. با این حال از آنجا که کارگردان آخرین حلقه از یک زنجیره بهم پیوسته از این تیم است و محصول نهایی و خروجی کار به عنوان ویترینی از تلاش او محسوب می‌شود به عنوان چهره نهایی انتخاب شد.

به ویژه که معظمی سال‌هاست به ساخت تله فیلم و سریال‌های اپیزودیک مشغول است اما چند سالی است که به طور جدی به عرصه ساخت سریال‌های استراتژیک ورود کرده است و «خانه امن» سومین سریال از سه‌گانه ای است که پیش از این با ابوالفضل صفری این سه‌گانه را استارت زده بود.

یکی از مهمترین اتفاقاتی که معظمی در «خانه امن» به رخ کشید ترکیب بازیگران متوسط و غیر چهره بود که شاید حتی تا حدی ریسک هم به نظر بیاید با این حال در این سریال به خوبی توانست مخاطب را با چهره‌های معمولی‌تر همراه کند به جای اینکه برای جذب آنها بخواهد سراغ سلبریتی ها برود. او البته بازی‌های خوبی هم از بازیگران ناشناخته تئاتری گرفت که توانستند در نقش داعشی ها حیرت‌انگیز هم به نظر بیایند.

این سریال در عین حال خروجی استانداردی داشت که از پروسه تولید گرفته تا لوکیشن ها، جلوه‌های ویژه و… حدی از انتظار و رضایت مخاطب را کسب کرد. همه اینها در حالی است که سریال‌های امنیتی به راحتی می‌تواند به شعار، کلیشه و آثاری ایدئولوژیک تبدیل شود و مخاطب در برابر آنها گارد بگیرد با این حال سریال‌هایی از این دست در یکی دو سال اخیر نشان داده است با رعایت یک سری از حداقل‌ها از جمله فیلمنامه قوی، مشاوره‌های درست و قصه‌هایی از پرونده‌های روز امنیتی می‌توان مخاطب پر و پا قرصی برای این آثار را هم جذب کرد.

مجتبی شکوری؛ کارشناس تلویزیون در جایگاه درست

شاید انتخاب نام مجتبی شکوری به عنوان یکی از چهره‌های تلویزیونی کمی جای سوال و حتی تعجب داشته باشد چون او نه مجری تلویزیون است و نه سمتی رسمی در برنامه‌های تلویزیونی دارد. با این حال نام مجتبی شکوری و ویدئوهای این کارشناس ثابت برنامه «کتاب باز» بارها در شبکه‌های اجتماعی و میان طرفدارانش وایرال شده و به اشتراک گذاشته شده است.

او شاید از معدود مهمانان تلویزیونی است که رسانه را تریبونی برای دیده شدن و جلوه‌گری ندانسته است. درحالیکه طی این چند سال شهرت و حضورش در برنامه تلویزیونی «کتاب باز» می‌توانست شبانه روزی در برنامه‌های دیگر حضور یابد و یا به تدریج از القاب و عناوین مختلف روان شناس و… را برای خود برگزیند.

شکوری نمونه‌ای از یک کارشناس تلویزیونی است که در جای درست خود قرار گرفت و با اینکه بارها مطالعات مختلف او در حوزه‌های روان شناسی و مشاوره‌هایی در باب شخصیت، معنای زندگی، اندیشه و… با مخاطب به اشتراک گذاشته شده است اما هربار آنها را به عنوان اطلاعات و تجربه‌هایی که از یک کتاب به دست آورده است مطرح کرد. هیچ گاه به سمت روان شناسی زرد نرفت و اطلاعاتش باعث نشد براساس آنها سمت توصیه‌ها و پند و اندرزهای مختلف غیرعلمی و غیرمستند برود.

دامی که تلویزیون در یکی دو سال اخیر به آن دچار شده و پذیرای چهره‌های بسیاری در حوزه پزشکی و سلامت بوده است افرادی که بعداً کاشف به عمل آمده است که هیچ صلاحیتی در حوزه پزشکی نداشته‌اند و با پرداخت مبالغی کلان توانسته‌اند ساعتی از آنتن را در اختیار خود بگیرند و مشاوره‌های پزشکی ارائه کنند و یا افرادی که صرفاً با خواندن برخی کتاب‌های روان شناسی و یا شهرت در شبکه‌های اجتماعی (روان شناس‌های اینستاگرامی) به این رسانه دعوت می‌شوند و مخاطب را به سمت روان شناسی های زرد و صرفاً انگیزشی اما بدون آموزش مهارتی ترغیب می‌کنند.

از زاویه‌ای دیگر خود کارشناسان و منتقدان تلویزیون هم بارها درگیر آفت اظهار نظر و مشاوره در حوزه‌هایی که نسبت به آن آگاهی ندارند شده‌اند و چهره‌های مختلفی را می‌بینیم که ممکن است به صرف شهرت در یک حوزه خود را صاحب اختیار برای ورود به عرصه‌های دیگر هم می‌دانند.

حبیب رحیم پور؛ دومینوی جنجال‌ها

حبیب رحیم پور مجری تلویزیونی است که امسال بعد از مدت‌ها اجرای برنامه «زاویه» از این برنامه کنار رفت. برنامه زاویه در شب اجرای او با یک حاشیه مواجه شد که تا مدت‌ها گریبان رسانه ملی را گرفت و اتفاقاتی دومینووار را برای رسانه ملی رقم زد.

زاویه برنامه‌ای مناظره محور و زنده است و یکی از قسمت‌های آن با حضور حجت الاسلام جهان بزرگی و عماد افروغ روی آنتن شبکه چهار سیما و سخنان جهان بزرگی علیه دولت حسن روحانی رئیس جمهوری حاشیه‌هایی جنجالی به پا کرد. او در این سخنان از واژگانی سخیف استفاده کرد که باعث شد چهره‌ها، دولتی‌ها و نهادهای مختلف به آن واکنش نشان دهند با این حال ویدئوی سخنان او در شبکه‌های اجتماعی بیشتر و بیشتر دیده شد.

اظهار نظر رسمی رحیم پور مجری برنامه هم که در همان قسمت و در انتهای گفتگو تذکری نسبت به سخنان مطرح شده داشت کمتر دیده شد و بعد از آن موجی از انتقادات روانه تلویزیون شد.

در واکنش به این هجمه‌ها، ابتدا شبکه چهار نسبت به سخنان کارشناس دعوت شده بیانیه صادر کرد و از این اظهارات تبری جست. سپس شورای نظارت بر صداوسیما خواهان بررسی اتفاق پیش آمده شد.

آتش این جنجال البته آنقدر بالا گرفت که باعث شد عالی‌ترین مقام صداوسیما یعنی خود علی عسکری رئیس سازمان هم به شکلی رسمی در یکی از نشست‌ها عذرخواهی کند.

همچنین در موضع گیری های اولیه گفته شد مجری از برنامه حذف شده است و خود رحیم پور طی مصاحبه‌ای اعلام کرد که اخراج شده است. برنامه بعدی «زاویه» هم به جای رحیم پور مجری دیگری ظاهر شد با این حال عطالله بیگدلی در اولین برنامه‌ای که روی آنتن رفت درباره غیبت رحیم پور توضیح داد: «درباره غیبت رحیم پور از برنامه نیز عنوان کرد: او برای ادامه برنامه مذاکراتی کرد و شروطی داشت. این مذاکرات تا قبل برنامه ادامه داشت و در مجموع این توافقات صورت نگرفت.»

به این ترتیب به دلیل سخنان تخریبی و سخیف یک کارشناس تلویزیونی مجری برنامه قربانی شد.

نظرشما
پربازدیدها
آخرین اخبار