کد خبر: ۵۶۰۲۰
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۳:۳۴
بنا بر اعلام رئیس محترم دفتر رئیس جمهور، ماجرای کشدار انتخاب وزیر صمت، ظاهر به مراحل پایانی نزدیک شده است و احتمالا یک نفر از میان سه گزینه نهایی، طی هفته آینده به مجلس معرفی شود.

بنا بر اعلام رئیس محترم دفتر رئیس جمهور، ماجرای کشدار انتخاب وزیر صمت، ظاهر به مراحل پایانی نزدیک شده است و احتمالا یک نفر از میان سه گزینه نهایی، طی هفته آینده به مجلس معرفی

شود.

حالا، با این فرض که بخواهیم در این شرایط نامتعارف کنونی به دولت کمک کنیم تا در انتخاب وزیر مربوطه به جمع بندی برسد و یا حداقل شبه شیوه نامه ای برای انتخاب مشابه در دولت بعدی باشد، این پرسش ممکن است مطرح شود که تشکیلاتی با مشخصات و اهداف و ماموریت های وزارت صنعت، معدن و تجارت، به چه نوع وزیری با چه شاخص هایی نیاز دارد ؟

 این شاخص ها ممکن است در شرایط متفاوت و از دید افراد دیگر، چیزی دیگری باشد اما به عنوان کسی که در هر دو ساحت نظری و تجربی وزارت صمت درگیر بوده ام، معتقدم که شاخص های معمول برای انتخاب وزیر صمت را می توان در دوسطح «مطلوب و ایده آل» و «وضع موجود و واقعی» طبقه بندی و فهرست کرد:

به لحاظ بینش سیاسی:

توسعه صنعتی در جامعه ای مثل ایران، به ترتیب امری سیاسی و اقتصادی و در مجموع تابع «اقتصاد سیاسی صنعت» است. شاخص مطلوب این است که وزیر صمت دارای بینش سیاسی مترقی و باورمند به مدرنیته و اصلاح امور و ترجیحا اصلاح طلب باشد

اما در شرایط موجود، انتظار این است که حداقل به گفتمان اعتدالی همین دولت تدبیر و امید پایبندی نشان دهد و محض خوشایند جریان سیاسی رقیب دولت، حرکات موزونِ اضافی انجام ندهد؛ هرچند ممکن است خودِ سران دولت هم به تمام اصول گفتمانی و اعلامی خودشان، پایبند نباشند!

در هر صورت، اگر طبقه متوسط، صاحبان صنایع و فعالان جامعه مدنی ایران که دولت فعلی از تمایلات آنها برآمده، احساس کنند که به آرمان و اعتمادشان بی اعتنایی شده است، هیچ عملکردی ولو صد در صد مثبت، احساس رضایت و حمایت آنها را در پی نخواهد داشت. نارضایتی این طبقه است که نارضایتی عمومی تولید می کند.


به لحاظ نوع و سطح تحصیلات:

اگرچه اعتبار مدارک و مدارج تحصیلی این روزها در کشور ما به شدت مخدوش شده است اما دوره صنعت آموزی به شیوه «استاد- شاگردی» نیز تمام شده و فرد بدون اطلاع از دانش تئوریک روز، نمی تواند در عرصه تجربی مدیر موفقی باشد. به همین دلیل عطف به تجربه تلخ وزرایی که کلیه مدارک بالاتر از دیپلم آنها محل تردید بود، شرایط مطلوب این است که وزیر صمت دارای مدرک PHD از دانشگاههای معتبر داخلی و خارجی و مسلط به یک یا دو زبان خارجی باشد و حداقل چند مقاله علمی و پژوهشی و یا کتاب در حوزه کلی اقتصاد و صنعت ایران منتشر کرده و در مجموع ترکیبی از تکنوکرات و بوروکرات باشد

اما در شرایط موجود اگر هم وزیر مربوطه از چنین سطحی در تحصیلات برخوردار نیست، باد بی نیاز از دانش روز و تحقیر و پس زدن تحصیلکردگان را از سر بدر کند. چنین نگاهی متاسفانه طی سالهای اخیر، حاکم بوده و لابد می دانید که هم اکنون به لحاظ سطح تحصیلات کارکنان، وزارت صمت، بی سواد ترین وزارتخانه دولت شناخته شده است.

انتخاب وزرا از میان افراد با تحصیلات نازل این تلقی منفی را برای نسل های جوان و در حال تحصیل ایجاد می کند که تحصیلات شاخصی برای رشد و ارتقاء شغلی در ایران به حساب نمی آید!

به لحاظ خاستگاه درونی و بیرونی

اینکه وزیر صمت بهتر است از درون و یا بیرون وزارتخانه انتخاب شود، همیشه محل بحث بوده است، اما این بحث فقط در قالب زمانی خودش، قابل بررسی و تحلیل است. مثلا اگر الان شروع کار دولت در سال ۹۲ یا ۹۶ بود، ایده آل این بود که فردی بیرون از ساختار وزارت، صمت به عنوان وزیر معرفی شود. چون در ساختار وزارت صنعت برخی خصلت های محافظه کارانه و ایده کش نهادینه شده و مدیران شاغل در این وزارتخانه بعد از مدتی، در همین ساختار هضم شده و خودشان به موانع تغییر تبدیل می شودند

اما در شرایط موجود که ۱۰ ماه از عمر دولت بیشتر باقی نمانده و اصلا فرصتی برای کسب آشنایی و تجربه اندوزی فراهم نیست، بهتر است فردی متخصص، کاردان و سالم از درون وزارتخانه و آشنا با همین مناسبات درونی و ترجیحا از میان یکی از معاونین شاغل، انتخاب شود. هر چند در میان معاونین بازنشسته هم افراد واجد صلاحیت های مذکور موجود است.


 به لحاظ سبک مدیریتی:

پیش برد کار صنعت بدون برخورداری از تیمی مجرب و یا بدون همراه سازی مدیران و بدنه سازمانی، ممکن نیست. شرایط ایده آل برای وزیر صمت این است که تیمی مجرب و با سابقه اعم از مشاوران و یا در سطح مدیریت های کلیدی در اختیار داشته باشد 

نظرشما
پربازدیدها
آخرین اخبار