کد خبر: ۴۸۵۷۱
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۶
دیروز در حالی بیرجند میزبان سفر معاون اول رئیس جمهور بود که این سفر پروازی و بیشتر با بالگرد انجام شد و ای کاش تدابیر به گونه‌ای اتخاذ می‌شد تا آقای جهانگیری مقداری از مسیر را با اتومبیل می‌رفت تا با مشکلات ارتباطی و راه‌های استان بیشتر آشنا می‌‌شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، خراسان جنوبی روز گذشته میزبان یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای ملی بود و برای نخستین بار همایش ملی روز روستا و عشایر با حضور معاون اول رئیس جمهور در این استان برگزار شد.

پیش از این استاندار خراسان جنوبی در مصاحبه‌های خود از سفر جهانگیری و شش وزیر به استان و انعقاد تفاهم‌نامه‌های چند جانبه برای رشد توسعه خراسان جنوبی خبر داده بود اما در این سفر تنها 4 وزیر نیرو، جهاد کشاورزی، تعاون کار و رفاه اجتماعی و وزیر ورزش و تعدادی از مدیران کشوری حضور داشتند.

ایستگاه قطاری که با جمله "علی برکت الله" کلنگ‌زنی شد

طبق برنامه‌ریزی‌های انجام شده این سفر بیشتر پروازی انجام شد طوری که معاون اول رئیس جمهور و هیئت همراه در بدو ورود به  بیرجند برای بهره‌برداری از پروژه انتقال آب از محمدشهر به بیرجند که تا شهر فاصله زیادی نداشت با دو بالگرد به محل اجرای پروژه رفتند.

بیشتر بخوانید
 
مکانی که قرار بود آیین بهره‌برداری انجام شود بیابانی بود که تلاش شده بود برای برگزاری فرود بالگردها مناسب باشد. اما چیزی که ذهن را مشغول می‌کند این است که همزمان با این پروژه قرار بود کلنگ‌زنی ایستگاه قطار از سمت بیرجند به یونسی انجام شود اما در این مراسم کلنگی‌زده نشد و تنها از طریق اعلام در بی‌سیم با گفتن جمله "علی برکت الله" با حضور وزیر ورزش و جوانان محقق شد.

معطلی 4 ساعته خبرنگاران برای حضور مسئولان

بعد از آیین بهره‌ برداری انتقال آب به بیرجند مسئولان برای رفتن به شهر درح شهرستان سربیشه با بالگرد آماده شدند در حالی که ساعت از 9:30 گذشته بود اما خبرنگاران برای پوشش مراسم از ساعت شش صبح به محل اعزام شده بودند.

برنامه مهم دیگر این روز، همایش ملی روز روستا و عشایر بود. برنامه‌ای که از روزهای قبل اسامی خبرنگاران برای شرکت در جلسه از طریق روابط عمومی استانداری گرفته شده بود تا اقدامات لازم برای هماهنگی آنها در این مراسم انجام شود اما متأسفانه برای برخی از خبرنگاران کارت ورود به جلسه صادر نشده بود. 

مدعوینی که با درب‌های بسته روبه‌رو شدند

این در حالی بود آغاز مراسم همایش ساعت 14 عنوان شده بود و همه اقشار دعوت شده به همایش به ویژه خبرنگاران خود را به سالن اجلاس دانشگاه پیام رسانده بودند اما با درب‌های بسته مواجه شدند چون تنها برای افرادی که کارت حضور در جلسه را داشتند اجازه ورود به سالن داده می‌شد.

مردمانی که از گوشه و کنار استان آماده بودند تا مشکلات خود را به آقای جهانگیری اعلام کنند اما اجازه ورود به سالن نداشتند. البته تدابیر حفاظتی امنیتی در تمامی سفرهای مسئولان اعمال می‌شود اما در استان خراسان جنوبی این تدابیر خاص‌تر و ویژه‌تر اعمال می‌شود.

گرمای هوا و گلایه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی 

ساعت از 15 گذشته بود و هنوز خبرنگاران زیادی پشت درب دانشگاه در انتظار تدابیر استانداری برای ورود آنها به سالن همایش بودند.

فضای سالن بسیار گرم بود که حتی صدای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم در آمد و گفت: "گرمای حضور و گرمای جلسه با هم درآمیخته است".

ابتکار جالب عشایر زیرکوه برای انتقال مشکلات به جهانگیری

در گوشه‌ای از سالن همایش، تعدادی از عشایر زیرکوه پارچه نوشته‌ای با عنوان "زیرکوه دشتی که غبارش بهره ایران و آب آن نصیب افغانستان است" را دو بار در هنگام سخنرانی جهانگیری بلند کردند و جهانگیری دفعه اول گفت "بفرمائید بنشینید تا من صحبتم تمام شود" بار دوم گفت "درباره این مشکل امروز با من صحبت شده است".

کمبود آب به سالن همایش هم رسید

در بدو ورود معاون اول رئیس جمهور چند بانوی عشایر بلند شدند تا مشکلات خود را به جهانگیری منتقل کنند در حالی که اشک امانشان نمی‌داد اما مسئولان از بانوان خواستند که بر سر جای خود بنشینند. تعداد مدعوین که قرار بود سخنرانی کنند زیاد بود و هوا هم به شدت گرم و برای یافتن آب در جلسه تلاش‌ها بی‌فایده بود.

سواره از پیاده چه خبر دارد؟

ای کاش تدابیر به گونه‌ای اتخاذ می‌شد تا آقای جهانگیری مقداری از مسیر راه‌های روستایی به ویژه درح را با اتومبیل می‌رفت تا با مشکلات ارتباطی، راه‌ها و زیرساخت‌ها بیشتر آشنا می‌شد به قول یکی از همشهریان که امروز با من تماس گرفت و از من خواست درد و دلش را منعکس کنم گفت "سواره از پیاده چه خبر دارد؟".

روستاهایی که فریاد تشنگی را سر می‌دهند

این فرد زحمتکش که از روستاهای نهبندان بود از من خواست این نکات را در راستای سفر هوایی آقای جهانگیری به مسئولان منعکس کنم.

متن زیر قصه و افسانه نیست تنها پاره‌ای از مشکلات روستاهای مرزی است، روستاهایی که فریاد تشنگی را سر می‌دهند.

جاده پر پیچ و خم و خاکی است. خبری از آسفالت و آبادی نیست. اینجا حتی خبری از آب هم نیست حتی یک درخت هم پیدا نمی‌شود که بتوانی در زیر سایه‌اش اندکی قد راست کنی و نفسی تازه کنی.

تشنگی طاقتم را بریده است

گرمای هوا اذیت می‌کند. جاده خاکی است و راه بلد می‌گوید روزگاری در همین جاده خاکی برو بیایی بود اما امروز چشمت به یک نفر هم نمی‌افتد.

تشنگی طاقتم را بریده است کسی را پیدا نمی‌کنیم تا ادامه راه را از او جویا شویم. خورشید هم با تمام وجود اشعه خود را می‌تاباند. چوپانی که تنها به اندازه انگشتان یک دست گوسفند دارد در راه به ما می‌رسد. راه روستا را از او جویا می‌شویم.

به راه‌مان ادامه می‌دهیم بالاخره خانه‌های روستا نمایان می‌شود. آری اینجا حوالی مرز استان خراسان جنوبی است.

روستاهایی که دیگر سکنه‌ای ندارد

روستاهای شهرستان نهبندان که برخی از آنها هیچ سکنه‌ای ندارند و در گذر زمان به مخروبه‌ای تبدیل شده‌اند. تعدادی دیگر هم به دلیل کمبود آب و تداوم خشکسالی در حال از دست دادن جمعیت باقیمانده در روستا است.

راه بلد می‌گوید: روستاهای چاه جلایی، چاهشند، جاری، بندان و سموری روز به روز از جمعیت آنها کاسته می‌شود چون آب ندارند.

آب که نباشد خبری از آبادی نیست

آب که نباشد خبری از آبادی هم نیست. شاید در عبور از چند روستا چشمت به پیرمرد و پیر زن‌هایی بیفتد که در کنار دیوارهای سخت زندگی قد خم کرده‌اند و روز و شب را در همان روستاهای بی آب سپری می‌کنند.

گل بانو یکی از بانوان روستاهای مرزی نهبندان می‌گوید دیگر خبری از جنب و جوش در روستا نیست. جوانان روستا به حاشیه شهرها مهاجرت کرده‌اند چون در اینجا درآمدی نیست.

اینجا انگیزه برای ماندن نیست

او که سرد و گرم زندگی را در همین روستای آب و اجدادی‌اش گذرانده است می‌گوید مردان ما شغل و درآمدی ندارند بیشتر اهالی روستا دام‌های خود را فروخته تا از گرسنگی تلف نشوند.

اینجا انگیزه برای ماندن نیست.کشاورزی، دامداری و باغ نیست. آب که نباشد هیچی نیست اینجا اهالی تنها یک دل پر از غصه و غم دارند.

آری اهالی این روستاهای مرزی که برخی از آنها به بیابان برهوت تبدیل شده تشنگی را فریاد می‌زنند روستاهایی که در طول هفته منتظر رسیدن تانکر آب هستند تا گلویی تازه کنند.

بخل آسمان و طولانی شدن دوره خشکسالی

اینجا کودکی در روستاها باقی نمانده و اگر می‌بود مطمئناً زودتر از هم سن و سالانش کلمه آب را می‌آموخت چون بی آبی و تشنگی را با تمام وجود درک کرده است.

بخل آسمان و طولانی شدن دوره خشکسالی، منابع آبی استان خراسان جنوبی را به شدت تحت تأثیر قرار داده به گونه‌ای که بخش عمده‌ای از روستاها خالی از سکنه شده و مهاجرت به شهرها افزایش یافته است.

علاوه بر مشکلات بی آبی و خشکسالی اهالی خراسان جنوبی از مشکلات جاده، خام فروشی محصولات معدنی و کشاورزی و نبود اشتغال رنج می‌برد.

مردمانی که چشمانشان همیشه به آسمان دوخته شده

گرچه در این سفر تفاهم‌نامه‌هایی خوبی در راستای توسعه رشد استان به امضا رسید اما هنوز هم این استان نیازمند تلاش بیش از اینهاست. مردم رنج کشیده روستاهای مرزی کویر چشم انتظار تدابیر ویژه مسئولانی هستند که حتی حاضر نیستند تنها چند ساعتی را در کنار آنها بگذرانند و از درد و دل آنها آگاه شوند. امید این مردمان به خدا و چشمانشان همیشه به سمت آسمان است.

نظرشما
پربازدیدها
آخرین اخبار