کد خبر: ۴۷۳۳۲
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۸
عضو سابق شورای شهر تهران گفته است باید تعدادی از افراد شورای نگهبان از اصلاح طلبان باشند.
 

خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

 

*** 

 

نقش رئیس اسبق فدراسیون فوتبال در شیوع احساس فساد در ایران

«محسن صفایی‌فراهانی»، رئیس اسبق فدراسیون فوتبال و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد در پاسخ به این سؤال که «به نظر شما دادگاه‌هایی که این روزها در زمینه فساد برگزار می‌شود، نشانه آن عزم جدی –برخورد با فساد- است؟» اظهار می‌کند:

«خیر؛ دادگاه و پلیس و اینها برای فسادهای محدود است. وقتی فساد نهادینه شده است، باید ریشه‌ها را حل کرد. دیگر بگیروببند ریشه برخورد با فساد سیستماتیک نیست. در فساد سیستماتیک اگر ریشه‌ها را اصلاح نکنند، دائما توسعه می‌یابد. این را دستگیر می‌کنند، 10 نفر دیگر از بغلش درمی‌آید. اگر بخواهند مشکل را اساسی حل کنند، باید به علل آن توجه کنند. چرا در کشورهای توسعه‌یافته فسادهای این‌چنینی نمی‌بینید. نمی‌گویم فساد نیست؛ ولی فسادهایی که هست، محدود است و گسترده نیست. فساد باید در کمتر از دو تا سه درصد جامعه دیده شود.»[1]
 

*اظهارات صفایی‌فراهانی اظهارات کسی است که علیرغم سابقه سیاسی و حضور در مناصب مختلف کشور اما نه کتاب می‌خواند و نه اخبار سایر کشورها را با صحّت کافی نقل می‌کند.

باید دانست که فساد یک مقوله مرتبط با نفس انسان‌هاست و ساز و کارهای حکومتی حتی در دولت امام معصوم(ع) هم قادر به جلوگیری 100 درصدی از وقوع فساد نیستند. (کما اینکه در حکومت امام مجتبی نیز شاهد بروز فسادهای کلان هم بوده‌ایم)

در واقع، ضعف و قوت یک حکومت در بحث فساد را بایستی در عزم آن حکومت برای مبارزه با فساد و مفسدین رؤیت کرد. مقوله‌ای که در حکومت امام معصوم و در نظام اسلامی به رأی‌العین مشاهده می‌شود و مثلا امروز هیچ فساد اثبات شده‌ای در ایران نیست که مردم، محکومان آنرا در زندان و یا آویخته بر دار ندیده باشند.

از طرفی بیان این نکته هم ضروریست که مبحث فساد هرگز زیاد و کم ندارد و بایستی با تمام انحاء آن به مبارزه جدی پرداخت.

فساد 2 درصدی و 3 درصدی نیز یک سخن باطل بیشتر نیست. به این دلیل که فساد اساسا قابل اندازه‌گیری نیست. کما اینکه رتبه‌ای که از سوی ان‌جی‌او بین‌المللی شفافیت هم در زمینه رتبه‌بندی فساد در کشورهای اعلام می‌شود رتبه فساد نیست بلکه «شاخص ادراک فساد» است که نوعا بصورت نظرسنجی تلفنی از مردم پرسیده می‌شود. و البته صفایی فراهانی بعنوان کسی که در پست‌های مدیریتی و سیاسی خود مدیون نظام اسلامی بوده اما این نکته را هم به مخاطبان خود نمی‌گوید.

در ادعای نبود فساد در کشورهای توسعه یافته! نیز رخدادهایی مثل رسوایی بزرگ پولشویی در سوئد[2] محاکمه نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور سابق فرانسه به جرم فساد مالی و فرار مالیاتی ترامپ را کمتر کسی در دنیا نمی‌داند.

جالب است که صفایی فراهانی به مخاطبانش نگفته است که چین توسعه یافته چگونه تنها در یک مقطع مجبور شد بیش از 1000 نفر را به جرم وقوع فساد اعدام کند.

اصرار اصلاح‌طلبان بر وجود فساد سیستماتیک در ایران هم اصرار صحیحی نیست. زیرا در یک فساد سیستماتیک، مفسدین مثل کشور آمریکا رئیس‌جمهور می‌شوند و کسی با آنها برخورد نمی‌کند اما مادام که در نظام اسلامی مفسدین شناسایی شده راهی جز زندان و یا چوبه دار ندارند.

ذکر این نکته نیز ضروریست که در پاسخ به سوال فراهانی مبنی بر اینکه چرا در کشورهای دیگر تا این اندازه فساد نمی‌بینید؟ باید گفت که چون آن کشورها یک اپوزسیون داخلی مفسدنما متشکل از برخی مسئولان سابق کشور و رجال سیاسی ندارند که از بام تا شام مشغول بدگویی علیه حاکمیت و سیاه‌نمایی از اوضاع در ذهن مردم باشند.

 

***

 

حکیمی‌پور:

تعدادی از اعضای شورای نگهبان باید اصلاح‌طلب باشند

«احمد حکیمی‌پور»، فعال چپ و عضو سابق شورای شهر تهران در اظهاراتی در یک میزگرد خبری گفته است: اصولگراها با مارک و برچسب «ضد ولایت فقیه بودن» اصلاح طلبان را حذف می کنند. آنها انگ ضدیت با ولایت فقیه را به ابزاری برای حذف اصلاح طلبان تبدیل کرده‌اند. درواقع با یک تبر نامرئی نیروهای انقلابی را حذف می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، او می‌افزاید:

«شبکه وسیع شورای نگهبان در سراسر کشور از اصولگرایان هستند و دارند برای اصلاح طلبان پرونده سازی می کنند. برای ایجاد احساس بی‌طرفی در مردم باید تعدادی از افراد درون این شبکه از اصلاح طلبان باشند.»[3]

 

*ما انتقادات حکیمی‌پور را به قضاوت مخاطبان محترم وامی‌گذاریم اما بخش قابل اشاره این ماجرا آنست که درباره اکثر معاریف جبهه اصلاحات، نیازی به پرونده‌سازی برای آنها نیست.

کیست که در جریان مخالفت‌های علنی اصلاح‌طلبان با «ولایت مطلقه فقیه» نباشد، سخنان آنها درباره لزوم به خیابان آوردن یک ارتش خیابانی در اعتراض به نظام را نشنیده باشد و یا مثلا از فتنه 88 چیزی به خاطر نیاورد.

و یا همینطور یکی از اعضای شورای شهر فعلی تهران به جرم ترویج گناه بازداشت شده است. یا دهها عضو اصلاح طلب شوراهای شهر و روستا در نقاط مختلف کشور که به اتهامات مختلف مالی و اخلاقی بازداشت شده‌اند.

و اکنون سؤال اینجاست که صاحبان این حرف‌ها و مواضع با کدامین منطق و استدلال، خود را محق پاکی پرونده، عبور از فیلترهای نظارتی و حائز صلاحیت برای حضور در مناصب نظام اسلامی می‌دانند؟

 

***

 

نمی‌دانم حق با این سیّد بود یا نبود؟!

«محمدجواد حجتی کرمانی»، از فعالان جریان چپ، به تازگی در بخشی از یک مصاحبه مطوّل با شماره یکشنبه گذشته روزنامه اعتماد در پاسخ به این سؤال که «نظر شما در مورد آقای سیدرضا خاتمی که دادگاه ایشان را به دو سال حبس تعزیری محکوم کرده، چیست؟» گفته است: اینکه می‌گویم مردم نمی‌دانند چه شده است، همین است. یک سیدی که برادر رییس‌جمهور پیشین است، ادعا دارد که هشت میلیون رأی اضافه شده و دو سال محکوم شده است. من شخصا به عنوان حجتی کرمانی نمی‌دانم حق با کیست. واقعا نمی‌دانم حق با کیست![4]

 

*نمی‌دانمِ حجتی کرمانی از آنروست که ایشان حکم قوه قضائیه را قبول‌دار نیست و گرنه قوه قضائیه در این پرونده رأی واجب‌الاطاعه خود را اعلام کرده است.

به سخن دیگر اینکه وقتی اصلاح‌طلبان حکم نافذ قوه قضائیه را قبول ندارند؛ بدیهیست که به مصداق انسانی که خود را به خواب زده؛ با هیچ حکم و قضاوت دیگری هم از خواب بیدار نخواهند شد و نمی‌فهمند که حق با کیست؟

ادعای وقوع تقلّب در سال 88، هرگز در هیچ دادگاهی به اثبات نرسید و حتی اعاظم اصلاح‌طلب نیز چه در دادگاه و چه در تریبون‌های رسانه‌ای اذعان کردند که هرگز تقلّبی رخ نداده است.[5]

ذکر این نکته هم ضروریست که اساسا یکی از نقش‌های خواص در جامعه همین است که نسبت به تقویت حاکمیت اقدام کنند و از احکام ساختارهای قانونی در نزد مردم دفاع کنند.

مقوله‌ای که البته سال‌هاست دیگر جایی در اردوگاه اصلاحات ندارد.

 

نظرشما
پربازدیدها
آخرین اخبار