کد خبر: ۴۳۳۶۱
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۲
فردین علیخواه

به گزارش آرانیوز، چیپس دهه شصتی، نان باگتِ دهه شصتی، کافۀ دهه شصتی! مداد دهه شصتی.

دهه شصت در حافظۀ جمعیِ ما ایرانیان جای مشخصی دارد به‌طوری‌که دهه‌های قبل و دهه‌های بعدازآن همیشه در پس‌زمینه قرار داشته‌اند. حافظه جمعی یکی از عرصه‌های مطالعات علوم اجتماعی است و با افکار، قضاوت‌ها، خاطرات و روایت‌های ما از یک دوره، یک رویداد، یک مکان یا یک شخصیت تاریخی سروکار دارد. مثلاً چه چیزی از آن‌ها به یاد می‌آوریم و چه احساسی نسبت به آن‌ها داریم؟ چه جنبه‌هایی از آن‌ها را برجسته، چه جنبه‌هایی را کم‌اهمیت، و چه جنبه‌هایی را نادیده می‌گیریم؟ حافظه جمعی را می‌توان بر اساس منابع مختلفی شناخت که ازجمله عبارت‌اند از گفتگوهای مردم در کوچه و خیابان، فیلم‌ها، تصاویر و نوشته‌های موجود در رسانه‌ها.

کلمه حافظه، در «حافظه جمعی» دارای اهمیت است. حافظه ویژگی‌هایی دارد. برای مثال حافظه می‌تواند قوی یا ضعیف باشد. حافظه می‌تواند دچار فراموشی شود، یا اینکه حافظه می‌تواند با دیدن بعضی چیزها، چیزهایی را دوباره به خاطر آورد. در همین راستا، حافظه جمعیِ بعضی جوامع قوی و حافظه جمعی بعضی دیگر ضعیف است.  بعضی جوامع حافظه جمعی فراموش‌کاری دارند و بعضی دیگر بسیار دقیق رویدادها را در حافظه خود ثبت می‌کنند. محققان این عرصه معتقدند زمانی که رسانه‌های جمعی، در کنار سایر نهادها مانند مدرسه، در دست دولت‌ها بود مدیریت و هدایت حافظه جمعی آسان‌تر بود و دولت‌ها به‌واسطه رسانه‌هایشان می‌توانستند روایت و برداشت موردپسند خودشان از تاریخ را به جامعه عرضه کنند. با ظهور رسانه‌های رقیب، این امکان دشوار شده است چراکه روایت‌های رقیب از رویدادهای تاریخی به جامعه عرضه می‌شود و این امر تصویرسازی حافظه جمعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

دهه شصت برای جامعه ایرانی با نوعی نوستالژی عمیق همراه است. دهه شصت در درجه نخست با آثار و تولیدات رسانه‌ای و در درجه دوم با اشیای رایج آن دهه معنا می‌شود. در این روایت، دهه شصت یعنی علی کوچولو، خانواده دکتر ارنست، آنشرلی، اوشین، دختری به نام نل، سوزان روشن، محمد خردادیان، موزیک ویدئوهای طنین در نوروز، اندی و کوروس، شهرام شب‌پره و ناهید، پت و مت، باز مدرسه‌ام دیر شد، بیسکویت مادر، شامپو تخم‌مرغی داروگر، دفتر مشق تعاونی، کیهان بچه‌ها، پاک‌کن دورنگ سلیکون و غیره. برخی از این نشانه‌ها در فیلم‌های نهنگ عنبر، نفس و سریال وضعیت سفید به تصویر کشیده شده است. در این نوع روایت از دهه شصت، خبری از ارزش‌های ایدئولوژیک و انقلابی جمهوری اسلامی نیست. همچنین امر سیاسی در این روایت غائب است و درواقع روایتی سیاست‌زدایی شده از دهه شصت ارائه می‌شود. در مواردی امر سیاسی تنها به مأموری تقلیل می‌یابد که از نسبت بین یک زوج در داخل یک ماشین سؤال می‌کند.

با ظهور شبکه‌های ماهواره‌ای، گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی به‌تدریج روایت‌های متفاوتی از دهه شصت عرضه کرده‌اند. همان‌طور که گفته شد در روایت قبلی، فضای سیاسی دهه شصت در سایه قرار دارد. در روایت جدید، جنبه‌های سیاسی در مقایسه با جنبه‌های رسانه‌ای و اجتماعی آن دهه پررنگ‌تر می‌شود. اما با همه این تلاش‌ها، روایت جدید از دهه شصت نتوانسته بر روایت نوستالژیک اصلی چیره شود. دهه شصت همچنان نوستالژی خود را دارد. مانتوهای اپل‌دار، مقنعه‌های چانه دار، نوار کاست، دستگاه ویدئو، کلاغ دم‌سیاه شهره، و آهوی دشت زنگاری مرتضی همچنان تصویرسازی غالب دهه شصت‌اند. اگر از بالا به دهه شصت نگاه کنیم می‌بینیم که دهه شصت دهۀ پرالتهابی است ولی در حافظه جمعی، دهۀ سرخوشی‌های گذراست.

با گسترش شبکه‌های اجتماعی و در کنار آن مستندهای تاریخی شبکه‌های ماهواره‌ای، چند سالی است که  توجه حافظه جمعی آرام‌آرام از دهه شصت به سمت دهه پنجاه درحرکت است. شخصیت‌ها، چهره‌ها، فیلم‌ها و اشیای دهه پنجاه به‌تدریج رسانه‌ای می‌شوند.  در شبکه‌های اجتماعی؛ تاریخ معاصر ایران دارد به قبل و بعد از دهه پنجاه تقسیم می‌شود و دهه شصت در حال کم‌رنگ شدن است. ولی نکته‌ای را نباید فراموش کرد. در روایت نخست از دهه شصت، امر سیاسی هیچ حضوری ندارد و گویی حافظه جمعی هم علاقه‌ای ندارد تا به سیاست در دهه شصت بپردازد. حافظه جمعی فقط از شامپو تخم‌مرغی، نان ساندویچی، منم عکساشو پاره کردمِ شهره و اخبار گفتنِ مرحوم قاسم افشار حرف می‌زند. ولی در تصویرسازی حافظه جمعی از دهه پنجاه درباره همه‌چیز شامل سیاست، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع سخن به میان می‌آید و بی چون و چرا، نسبت به همه این عرصه‌ها نوعی نوستالژی در حال شکل‌گیری است.

بدون تردید توجه به دهه پنجاه دلایل جامعه‌شناختی متعددی دارد که در نوشته‌ای مستقل قابل‌ بررسی است.

نظرشما
پربازدیدها
آخرین اخبار