به گزارش آرانیوز، شوق و اشتیاق به میهن اسلامی ایران بود که جوانان و نوجوان زیادی را روانه میدان جنگ کرد تا با همبستگی خاک ایران را در برابر متجاوزگران حفظ کنند؛ در روز سوم خردادماه و سالروز آزادسازی خرمشهر، خبرنگار تسنیم خاطرات پاسدار "حمید کیانی" که به عنوان تکتیرانداز در این عملیات حضور داشته را با وی مرور میکند.
حمید کیانی در بیان خاطرات خود از دوران جنگ تحمیلی و عملیات بیتالمقدس اینگونه اظهار داشت: اواخر سال 60 و در سن 15 سالگی پس از 2 ماه آموزش در زاهدان به دلیل اینکه زاهدان در آن زمان لشکر نداشت، با رضایت پدرم از کرمان عازم قم و از آنجا به اهواز منتقل شدم تا بتوانم برای حفظ خاک ایران به دیگر همنوعانم کمک کنم. من و دیگر رزمندگان پس از رسیدن به اهواز چند روزی را در پادگان "شهید رجایی" سپری کردیم پس از آن به خط کرخه نور و منطقه بین بوستان و سوسنگرد اعزام شدیم.
این جانباز ادامه داد: شوق و اشتیاق کمک به میهن اسلامی بود که من را به جنگ کشاند چون در آن زمان چیزی به عنوان جاه و مقام معنی نداشت و گرنه من که در آن زمان 15 سال بیشتر نداشتم هدفی بیشتر از حفظ خاک ایران نداشتم در آن روزها زن و مرد کودک و جوان به رزمندگان کمک میکردند زمانی که در میدان جنگ بودیم گرسنگی و تشنگیهای زیادی را تحمل کردیم اما روستائیان برایمان نان و تخم مرغ میفرستادند که هیچ حسی بهتر از دیدن روحیه همبستگی مردم برای پس گیری خاک ایران از عراق نبود و همین همبستگیها سبب شد تا در جنگ پیروز شویم.
کیانی عنوان کرد: اردیبهشت ماه 61 خودمان را برای عملیات بیت المقدس آماده میکردیم تا خاک ایران را از هجوم عراق آزاد کنیم به همین دلیل شبها برای شناسایی و کانالکنی تا نزدیک سیمخاردار عراق پیش میرفتیم تا رزمندگان برای عملیات محافظ داشته باشند چون این عملیات بزرگ بود قرار شد از سه محور کار انجام شود که من در محور کرخه نور و جز تیپ نور با هموطنان اصفهانی حضور داشتم و 2 محور هم از سوی گردانها و تیپهای دیگر هدایت میشد.
وی افزود: سرانجام در 10 اردیبهشتماه سال 61 نیروهای جمهوری اسلامی ایران و سه قرارگاه عملیاتی قدس در منطقه سوسنگرد و محور شمالی کرخه نور، قرارگاه فتح در منطقه دارخوین و قرارگاه نصر در شمال خرمشهر حمله سراسری خود را از منطقه عمومی رودخانه کرخه و غرب رود کارون آغاز کردند.
وی با بیان این که عملیات حدود یک ماه به طول انجامید ادامه داد: هر لحظه مرگ را جلوی چشممان میدیدیم چون دشمن هر چند لحظه یک بار گلوله به سمت ما میزد اما چون نیروهای ما از نظر مهمات اشباع نبودند در مقابله با دشمن خیلی احتیاط میکردیم میتوان گفت دشمن بعد از نماز صبح تیرباران را شروع میکرد و همین طور به جلو میآمد.
این جانباز عنوان کرد: در مرحله اول عملیات چندین نفر از هم رزمندگانمان شهید شدند اما روحیه مان را از دست ندادیم چون از قبل خودمان را برای از دست دادنها آماده کرده بودیم و حفظ کشورمان از هر چیزی برایمان مهم تر بود در عملیات بیت المقدس در مجموع 2 بار مجروح شدم که یک بار زخمم سطحی بود و یک بار موج انفجار من را گرفت و به درجه جانبازی رسیدم و چون در آن زمان امکانات کم بود برای کسانی که مشکلی پیش میآمد آن طور که باید رسیدگی انجام نمیشد اما با همین وضعیت هم همه رزمندگان جان خود را برای ایران کنار گذاشته بودند و از خودشان رشادت نشان میدادند که قابل توصیف نیست.
وی گفت: در طول جنگ در خط مقدم حضور داشتم و تمام تلاشم این بود که به فرمانهای امام(ره) عمل کنم اما حالا رزمندگان آن دوران برای مردم فراموش شدهاند و با بیمهری از کنارمان عبور میکنند.
انتهای پیام/*